امیر عباس بابا

جای همتون خالی یه روز جمعه رفتیم نهار بیرون این شازده پسرمون هم دور از چشم بزرگترها شکمی از عذا یا بهتر بگم از "غذا" درآورد برای دیدن یه سری عکس متفرقه از آقا امیر عباس یه سری به ادامه مطلب بزنید  یه کوچولوی خواب   بابا قربون خنده های نازت           ...

این آقا امیر عباس ما و داداش جونش !!! آقا سید محمدعلی پسر آقاسیدجعفر نور برادر بسیار عزیز من در شب میلاد آقا حضرت رسول (ص) ...

آقا امیر عباس که برای رفتن به مراسم روزهای آخر ماه صفر آماده شده ...

روز چهارشنبه 1391/10/06 اولین برف زمستونی سال 1391 تو مشهد باریدن گرفت اونم چه برفی همه زمین گیر شدن " راه ها همه بسته شده بود به نحوی که من تو مسیر برگشت از بانک تا خونه حدود 5 ساعت تو راه بودم  , و بعدش هم با بچه ها رفتیم برف بازی آقا امیر عباس تو برفها این خواهرجونی آقا امیر عباس تو برفها   اینم آقا امیر عباس که داره برای برف بازی اماده میشه   اینا هم خواهرجونی و پسر عموی عزیز آقا امیر عباس تو برفها , تو خونه آقا جون     ...

اینم اولین شب یلدایی که آقا امیر عباس و مهدیه خانم تو جمع خانواده حضور داشتند همه خونه آقا جون جمع شدیم " آقا جون , مادرجون , عمو علی , عمو رضا , دایی محمد " و جای عمه جون هم خیلی خالی بود آخر شب هم طبق رسوم بیرجندیها کف زدیم و جاتون خالی همه با هم نوش جان کردیم اگه دوست دارین روش تهیه کف بیرجندی رو یاد بگیرین اینجا را کلیک کنید اینم آقا امیر عباس تو لباس جدید برای شب یلدا در ضمن تاریخ دوربین هم بهم ریخته بود ...

روز پنج شنبه 1391/09/23 صبح با خبر شدیم عموی مامان جون آقا امیر عباس فوت کردن"خدابیامرزه" ما هم جهت عرض تسلیت به آقاجون (مامان) و شرکت در مراسم ایشان به همراه آقاجون (بابا) دوروزه عازم بیرجند شدیم و در آنجا بعد از مراسمات رفتیم خانه دایی رضا تا بابابزرگ و مادر و دایی رضا و دایی علی را هم ببینیم "خدا حفظشون کنه انشاالله" ...